آستونمارتین طی سالهای اخیر اوضاع چندان خوبی نداشته است. با وجود تغییر مالکیت، آمدن یک رئیس جدید و تزریق سرمایهٔ قابلتوجه، همچنان سود حال از محصولات جدید این برند بریتانیایی رمز موفقیت آن خواهد بود و خوشبختانه آستونمارتین با اولین شاسیبلند خود بنام DBX، مدلی را به بازار عرضه کرده که میتواند آیندهٔ این شرکت را پایهریزی کند. شاسیبلندهای لوکس مثل DBX خودروهای بسیار سودآوری هستند. به پورشه و کاین نگاه کنید. دههها است که این خودرو به همراه ماکان سودی باورنکردنی را نصیب پورشه کردهاند و آستونمارتین هم امیدوار است که DBX همین کار را انجام دهد.
بااینحال بازار شاسیبلندهای لوکس بیش از آنچه تصور کنید شلوغ است و یک شرکت بریتانیایی نمادین دیگر هم وجود دارد که همان هدف آستونمارتین را مدنظر قرار داده است. منظور بنتلی است که در سال ۲۰۱۵ بنتایگا را معرفی کرد و اوایل سال گذشته آنرا مورد فیسلیفت قرار داد؛ بنابراین در بازار یک رقیب جدی برای DBX وجود دارد. قیمت هردوی این شاسیبلندهای لوکس حدود ۱۵۰ هزار پوند است و هدف آنها ارائهٔ سطح یکسانی از تجمل و تکنولوژی است اما کدامیک از آنها گزینهٔ بهتری است؟ آزمایش جادهای که در ادامه خواهید خواند پاسخ این سؤال را میدهد.
این اولین شاسیبلند آستونمارتین است و بنابراین خودروی مهمی برای این شرکت محسوب میشود. این آستونمارتین ۱۵۸ هزار پوندی که با دست در کارخانهٔ جدیدی در ولز ساخته میشود، قصد دارد با ارائهٔ دینامیک رانندگی لوکس و اسپرت، سهمی از بازار شاسیبلندهای سطح بالا به دست آورد؛ اما آیا موفق میشود؟
DBX آستونمارتین را وارد بخش تازهای از بازار میکند و این شرکت برای انجام این کار از تکنولوژیهای زیادی استفاده کرده است. این ماشین به میزان زیادی از دانش آستونمارتین در ساخت خودروهای اسپرت وام گرفته اما بااینحال زیرساخت آلومینیومی اختصاصی خود را دارد. هرچند با توجه به استفادهٔ گسترده از آلومینیوم، وزن ۲۲۴۵ کیلوگرمی DBX سبک به نظر نمیرسد اما هنوز هم ۱۷۱ کیلوگرم سبکتر از بنتایگا است. این خودرو همچنین بسیار قدرتمند است که این یعنی هندلینگ و پرفورمنس DBX همان چیزی است که از یک آستونمارتین انتظار میرود. سیستم تعلیق دو جناقی در جلو و چند اتصالی در عقب نیز برای ارائهٔ سواری راحتی تنظیم شدهاند.
در سینهٔ DBX همان نیروگاه ۴ لیتری V8 توئین توربوی مرسدس قرار گرفته که در اینجا ۵۵۰ اسب بخار قدرت و ۷۰۰ نیوتن متر گشتاور تولید میکند و بنابراین پرفورمنس خوبی در انتظار راننده خواهد بود. این موتور به یک گیربکس نُه سرعتهٔ اتوماتیک متصل شده تا نیرو را از طریق یک میلگاردان فیبر کربنی به یک گیربکس کمکی فعال مرکزی بفرستد. سپس این نیرو به شیوهای که ECU خودرو صلاح بداند به محورهای جلو و عقب منتقل میشود درحالیکه محور عقب هم به یک دیفرانسیل لغزش محدود الکترونیکی مجهز است.
در DBX شش حالت رانندگی مختلف وجود دارد که دوتای آنها برای آفرود طراحی شدهاند و ارتفاع سیستم تعلیق بادی را تا ۴۵ میلیمتر افزایش میدهند و قوای محرکه را برای مسیرهای لغزنده آماده میکند. دیگر حالات رانندگی هم شامل GT، اسپرت، اسپرت پلاس و شخصی میشود که در آخری راننده میتواند فرمان، قوای محرکه و سیستم تعلیق را طبق سلیقهٔ خود تنظیم کند. شاسیبلند آستونمارتین همچنین با برخورداری از ویژگیهایی مثل آنتیرول بار فعال ۴۸ ولت، پُر از تکنولوژی و مهندسی هوشمندانه است اما بنتلی هم همینطور است.
پس از تنها چند کیلومتر نشستن پشت فرمان، DBX نشان میدهد که درعینحالی که یک خودروی لوکس است، هنوز هم یک آستونمارتین را در قلب خود دارد و هندلینگی مثل یک استیشن بزرگ اما بسیار سریع را ارائه میکند. فرمان خودرو با توجه به رینگ و لاستیکهای بزرگ بسیار سبک است و جلوی خودرو بهطور فوقالعادهای به دستورات رانده پاسخ میدهد و بیشترین چسبندگی را در پیچها فراهم میکند. DBX کشش قدرتمندی هم دارد و همواره گشتاور زیادی را در اختیار راننده قرار میدهد.
بااینحال، میتوان از سواری DBX یک ایراد گرفت. هرچند این خودرو ظرف تنها ۴.۵ ثانیه از صفر به سرعت صد کیلومتر بر ساعت میرسد اما حتی در حالت رانندگی GT هم از راحتی کمتری نسبت به بنتلی برخوردار است و در سفرهای طولانی، راننده باید عاشق رانندگی کردن باشد تا از آن لذت ببرد زیرا در غیر این صورت، تکانهای گاه و بیگاه در صندلی ممکن است آزاردهنده باشد. البته علیرغم سفتی تعلیق، نمیتوان DBX را خودروی ناراحتی دانست اما واضح است که شاسیبلند آستونمارتین از بنتلی اسپرتتر است.
DBX با ۶۳۲ لیتر، صندوق بار بزرگتری نسبت به بنتلی با ۴۸۴ لیتر دارد. آستونمارتین همچنین در دورتادور خود به سنسورهای پارک و دوربین دید ۳۶۰ درجه مجهز است که با توجه به طراحی سقف شیبدار DBX که بخشی از دید عقب را قربانی میکند، این ابزارها میتوانند بسیار مفید باشند. این سقف شیبدار همچنین به معنای فضای سر کمتر عقب نسبت به بنتایگا خواهد بود. البته این میتواند نسبی باشد زیرا آستونمارتین هنوز هم خودروی جاداری است اما بهاندازهٔ بنتایگا جادار نیست. ازجملهٔ دیگر ویژگیهای مثبت DBX نیز میتوان به درب صندوق برقی و دکمهای در داخل صندوق بار برای پایین آوردن سیستم تعلیق بادی بهمنظور سهولت در بارگیری اشیاء بزرگ اشاره کرد.
هرچند یوروانکپ DBX را آزمایش نکرده اما ساختار مستحکم و اندازهٔ بزرگ خودرو باید به ایمنی آن در تصادفات کمک کند. علاوه بر این، شاسیبلند آستونمارتین به سیستمهای ایمنی فراوانی مثل ترمز خودکار با هشدار برخورد، هشدار خروج از خط با دستیار حفظ حرکت میان خطوط، هشدار نقاط کور، هشدار باز کردن درها و تشخیص علائم ترافیکی هم مجهز است. در دو پروتوتایپ DBX که با آنها رانندگی کردیم، چند مشکل الکترونیکی و تعدادی مسائل کیفی کوچک مشاهده شد که در این قیمت غیرقابلقبول است اما مطمئناً آستونمارتین این مشکلات را برطرف خواهد کرد. قابلیت اطمینان پیشرانه و گیربکس هم باید خوب باشد زیرا این قطعات در محصولات مرسدس خود را اثبات کردهاند. یکی از بزرگترین هزینههای نگهداری در این قبیل خودروها، هزینهٔ سوخت است که DBX با مصرف ۱۴.۹ لیتر بنزین در هر صد کیلومتر، اوضاع چندان جالبی ندارد و با متوسط کارکرد ۲۰ هزار کیلومتر در سال، ۳,۳۰۰ پوند هزینهٔ سوخت روی دست مالک خواهد گذاشت.
بنتلی با برخی تغییرات ظاهری و تکنولوژیهای جدید، بنتایگا را بروز کرده است. این خودرو با قیمت ۱۴۶,۷۰۰ پوند، ممکن است ارزانتر از DBX باشد اما آیا ارزش بالاتری هم خواهد داشت؟
فیسلیفت بنتلی بنتایگا حداقل از لحاظ طراحی نسبت به نسخهٔ قبلی بهبود داشته است و حالا ویژگیهای از کانتیننتال مثل چراغهای جلو، سپر جلو، جلوپنجره و چراغهای عقب را قرض گرفته است؛ اما مهمتر از این، بنتلی پیشرانهٔ W12 را از بنتایگای معمولی حذف کرده (حالا این موتور فقط در نسخهٔ اسپید ارائه میشود) و به همین دلیل، نمونهٔ مورد آزمایش به موتور ۴ لیتری V8 توئین توربو مجهز است که مثل موتور آستونمارتین ۵۵۰ اسب بخار قدرت تولید میکند اما گشتاور ۷۷۰ نیوتن متری آن ۷۰ نیوتن متر بیشتر است.
همچنین این گشتاور در محدودهٔ دور موتور پایینتری در دسترس است. علاوه بر این، پیشرانهٔ بنتلی به سیستم غیرفعالسازی سیلندرها هم مجهز است که بهمنظور کمک به کاهش مصرف سوخت، در برخی مواقع چهار سیلندر از هشت سیلندر را خاموش میکند؛ بنابراین بنتایگا کمتر از DBX به پمپبنزین نیاز پیدا میکند. در این ماشین محصول کار پیشرانه از طریق یک گیربکس هشت سرعتهٔ اتوماتیک به هر چهارچرخ منتقل میشود. وزن قابلتوجه ۲۴۱۶ کیلوگرمی بنتایگا توسط سیستم تعلیق بادی (دو جناقی در جلو و چند اتصالی در عقب) و تکنولوژی آنتیرول بار فعال ۴۸ ولت کنترل میشود.
بنتلی از هشت حالت رانندگی مختلف برخوردار است که شامل چهار حالت آفرود و چهار حالت آنرود میشود. علاوه بر این، همانطور که انتظار میرود هردو خودرو سطح قابلتوجهی از تکنولوژی و تجهیزات استاندارد را ارائه میکنند اما کروز کنترل تطبیقی و برخی سیستمهای ایمنی مثل دستیار حفظ حرکت میان خطوط در بنتلی در غالب پکیج ۶,۴۰۰ پوند تورینگ ارائه میشوند. البته باید توجه داشت که بنتایگا ۱۱,۳۰۰ دلار از DBX ارزانتر است. همچنین کیفیت بنتلی هم از روکشهای چرمی و دوخت گرفته تا پلاستیکهایی که خیلی کم در کابین یافت میشوند، بالاتر احساس میشود.
بنتایگا خودروی چندان لذتبخشی برای رانندگی نیست زیرا چابکی کمتری نسبت به DBX دارد و در پیچها وزن اضافی خودرو احساس میشود. البته در این خودرو چسبندگی خوبی وجود دارد اما خیلی با راننده ارتباط برقرار نمیکند؛ اما در عوض، برخی تکانهایی که در آستون احساس میشود در بنتلی وجود ندارند و سواری کاملاً کنترلشده و بسیار راحت است. همچنین بنتایگا در هنگام حرکت خودروی ساکتتری است و در کابین آن صدای باد و تایرها بسیار کمتر به گوش میرسد. پیشرانهٔ بنتلی نیز صدای چندانی ندارد و حتی در حالت اسپرت و تحتفشار هم این V8 بسیار ساکتتر از موتور آستون است.
بااینحال، بنتایگا به همان سریعی DBX است و با لانچ کنترل، چهارچرخ محرک و گیربکس سریعتر با تعویض دندههای روان، مثل رقیب ظرف ۴.۵ ثانیه از صفر به سرعت صد کیلومتر بر ساعت میرسد. همانطور که DNA اسپرت آستونمارتین بلافاصله خود را در شیوهٔ سواری و کنترل DBX نشان میدهد، رویکرد لوکستر بنتلی نیز در نحوهٔ رانندگی بنتایگا کاملاً مشهود است؛ بنابراین درحالیکه هردوی این بلندقامتان بریتانیایی در بازار در یک مکان قرار میگیرند اما تمرکز نحوهٔ تنظیم دو خودرو کاملاً متفاوت است.
بنتایگا در نسخهٔ پنجنفره ۴۸۴ لیتر فضای بار دارد که ۱۴۸ لیتر از DBX کمتر است اما بااینحال از فضای کافی برای قرار دادن چمدانها یا کیفهای گلف یک خانواده برخوردار است. در صندلیهای عقب بنتلی هم فضای پا و سر به میزان قابلتوجهی بیشتر است و برخلاف آستون، میتوان آنرا بهصورت چهارنفره هم سفارش داد تا لوکستر شود؛ اما این کار فضای صندوق بار را به ۳۹۲ لیتر کاهش میدهد.
بنتلی هم مثل رقیب بریتانیایی خود از تکنولوژی دیگر شرکتها استفاده میکند زیرا شاسی، سیستم تعلیق و پیشرانهٔ آن همگی از قطعات مشترک گروه فولکسواگن هستند که قابلیت اطمینان خود را نشان دادهاند و این موضوع باید در بنتایگا هم وجود داشته باشد. همانطور که اشاره شد، در این خودرو بهصورت استاندارد بهاندازهٔ DBX تجهیزات وجود ندارد اما با پکیج تورینگ میتوان موارد بیشتری را به آن اضافه کرد. خودروهای گرانقیمتی مثل این پس از چند سال استفاده بخش زیادی از ارزش خود را از دست میدهند اما پیشبینی میشود که بنتایگا پس از سه سال ۵۷.۱ درصد از ارزش خود را حفظ کند که عدد چشمگیری است. این یعنی پس از سه سال یا ۵۸ هزار کیلومتر، بنتایگا نزدیک به ۶۳ هزار پوند از ارزش خود را از دست داده و قیمت آن به ۸۳,۸۰۰ پوند میرسد. طبق پیشبینی کارشناسان، DBX در این مدت ۶۲ درصد از ارزش خود را حفظ میکند و بنابراین پس از سه سال ۶۰ هزار پوند از قیمت آن کاسته میشود.
مقام اول: بنتلی بنتایگا
طراحی بروز شده و تکنولوژیهای ارتقاءیافته، بنتایگا را همچنان تازه نگه داشتهاند درحالیکه پیشرانهٔ V8 کاملاً بر شخصیت آن منطبق است. این خودرویی سریع با هندلینگ خوب است که حتی اگر بهاندازهٔ DBX راننده را درگیر نکند اما شاسیبلندی راحتتر، لوکستر، خوشساختتر، تکنولوژیکتر و ارزانتر است که در این سطح از بازار، آستون را بهعنوان بهترین شاسیبلند لوکس بریتانیایی کنار میزند.
مقام دوم: آستونمارتین DBX
DBX اولین تلاش عالی از سوی آستونمارتین برای ساخت یک شاسیبلند لوکس است. این یک برند فوقالعاده جذاب است که امیدواریم DBX پایه و اساسی برای آیندهٔ بهتر آن باشد. این خودرویی عالی برای رانندگی، سریع و باشخصیت است که هندلینگ آن مثل خودرویی سبکتر و کمارتفاعتر احساس میشود اما صرفاً سواری سفت آن موجب میشود که با این قیمت فقط به بنتلی ببازد حتی با اینکه دو خودرو تمرکز متفاوتی دارند.
دوئلهای این گروه | |
بنتلی بنتایگا | آستونمارتین DBX |
؟ | |
مایباخ GLS600 | رولزرویس کولینان |
؟ |
از آنجایی که رقابت بین بنتلی بنتایگا و آستونمارتین DBX در دوئلهای ما هم وجود دارد، همین مطلب را بهعنوان دوئل اول از گروه شاسیبلندهای فوق لوکس تلقی کرده و میتوانید با شرکت در نظرسنجی زیر به خودروی موردنظر خود رأی دهید.
بنتلی بنتایگا | آستونمارتین DBX | |
قیمت پایه | ۱۴۶,۷۰۰ پوند | ۱۵۸,۰۰۰ پوند |
قیمت تستشده | ۱۸۱,۵۸۵ پوند | ۱۸۴,۳۳۵ پوند |
پیشرانه | ۴.۰ لیتری V8 | ۴.۰ لیتری V8 |
تنفس | توئین توربو | توئین توربو |
قدرت | ۵۵۰ اسب بخار | ۵۵۰ اسب بخار |
گشتاور | ۷۷۰ نیوتن متر | ۷۰۰ نیوتن متر |
گیربکس | ۸ سرعته اتوماتیک | ۹ سرعته اتوماتیک |
محور محرک | چهارچرخ | چهارچرخ |
طول | ۵,۱۲۵ میلیمتر | ۵,۰۳۹ میلیمتر |
فاصلهٔ محوری | ۲,۹۹۵ میلیمتر | ۳,۰۶۰ میلیمتر |
وزن | ۲۴۱۶ کیلوگرم | ۲۲۴۵ کیلوگرم |
ظرفیت بکسل | ۳۵۰۰ کیلوگرم | ۲۷۰۰ کیلوگرم |
حجم صندوق بار | ۴۸۴ لیتر | ۶۳۲ لیتر |
ظرفیت باک | ۸۵ لیتر | ۸۵ لیتر |
شتاب صفر تا ۹۶ | ۴.۵ ثانیه | ۴.۵ ثانیه |
حداکثر سرعت | ۲۹۰ کیلومتر/ساعت | ۲۹۰ کیلومتر/ساعت |
مصرف سوخت اعلامی | ۱۳.۳ لیتر ترکیبی | ۱۴.۳ لیتر ترکیبی |
مصرف سوخت آزمون | ۱۴.۰ لیتر ترکیبی | ۱۴.۹ لیتر ترکیبی |
دیدگاه شما چیست؟
دیدگاه کاربران